قصه 19

قصه‌ شماره 19 #ننه_سرما

ننه‌سرما رفت بالای کوه و انقدر زل زد به شهر تا دق کرد از آب شدن بچه‌هاش... . نقره تا میومد، انگار تابستون می‌شد تو دل برفک... . نوزدهمین شماره از «قصه‌های دهه‌شصتی» به روایت میثم محمدی

 

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

آمار بازدیدکنندگان

340493
امروزامروز33
دیروزدیروز213
هفته جاریهفته جاری740
ماه جاریماه جاری3706
آمار کلآمار کل340493

   logo-samandehi